مقدمه
با عنایت به بند (1-3) سیاستهای کلی پیشگیری و کـاهش خطـرات ناشـی از سـوانح طبیعـی و حـوادث غیرمترقبـه ابلاغی مقام معظم رهبری و در راستای اجرای بند (11) ماده (8) قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور و ماده (2) آئیننامه اجرایی قانون مزبور این دستورالعمل با هدف تعیین سطوح و شیوه اعلام بحرانهای ناشی از وقوع حوادث غیرمترقبه تهیه گردیده است.
تعیین سطح بحران یکی از اقدامات مهم و بنیادی در مرحله مقابله با بحران میباشد چرا که تشخیص نادرست سـطح حادثه ممکن است خسارات جبرانناپذیری را به دنبال داشته باشد. سطح بحران در واقـع برآینـد مولفـه هـای بزرگـی حادثه، آسیبپذیری و میزان آمادگی و توانمندی جامعه در برابر حادثه است. چه بسا حادثهای یکسان در دو منطقـه مختلف بدلیل تفاوت در میزان آسیبپذیری، آمادگی و توانمندی، اثرات متفاوتی را بر جای بگذارد. پرواضح است که ارزیابی وضعیت تمامی شاخصهای موثر در تعیین سطح حوادث، فرآیند زمانبری است؛ و این در حالیست کـه ساعات اولیه پس از وقوع حادثه (زمان طلایی) مهمترین زمان در عملیات مقابله بوده و عملکرد مناسب در این فاصله زمانی میتواند در کاهش خسارات (بـویژه خسـارات جـانی) ناشـی از حـوادث نقـش بسـزایی داشـته باشـد. در ایـن دستورالعمل به منظور دستیابی به درك صحیحی از شرایط بوجود آمده پس از حادثه و تعیین سطح آن در کمتـرین زمان ممکن با بهرهگیری از تجارب حوادث گوناگون پنج شاخص موثر شامل میزان تلفات جانی، تعـداد مجروحـان نیازمند به بستری، جمعیت تحت تـاثیر، تعـداد واحـدهای مسـکونی تخریبـی غیـر قابـل سـکونت و اخـتلال در ارائـه خدمات شریانهای حیاتی که در مقایسه با سایر شاخصها در مدت زمان کوتاهی قابل اندازهگیری هستند انتخاب و در جداول تعیین سطوح بحران مورد استفاده قرار میگیرند.
ماده (1): اصطلاحات مندرج در این دستورالعمل در معانی و مصادیق مشروح ذیل به کار میروند:
بحران: شرایطی است که در اثر حوادث، رخـدادها و عملکردهـای طبیعـی و انسـانی (بـه جـز مـوارد موضـوعه در حوزههای امنیتی و اجتماعی) به طور ناگهانی یا غیرقابل کنترل به وجود میآید و موجب ایجاد مشـقت و سـختی بـه یک مجموعه یا جامعه انسانی میگردد و بر طرف کردن آن نیاز به اقدامات اضطراری، فوری و فوقالعاده دارد.
شریانها و زیرساختهای حیاتی: شریانهای حیـاتی شـامل سیسـتم هـای حمـل و نقـل، شـبکه تولیـد و توزیـع حاملهای انرژی (برق، گاز، نفت و ...)، آب و فاضلاب و شبکههای ارتباطات و اطلاعات و زیرساختهـای حیـاتی شامل مراکزی نظیر زیرساختهای تامین غذا، بهداشت، درمان و... میباشد.
جمعیت تحت تاثیر: منظور افرادی است که بعد از وقوع حادثه در شرایط اضـطرار بـه کمـک هـای فـوری ماننـد نیازهای اولیه حیات، آب، غذا، بهداشت، سرپناه و فوریتهای پزشکی نیاز دارند.
سازمان: سازمان مدیریت بحران کشور
بحران محلی: بحرانی است که برای مقابله با آن منابع، امکانات و زیرسـاختهـای شهرسـتان محـل وقـوع حادثـه پاسخگو بوده و نیازی به تامین امکانات از سایر شهرستانها وجود ندارد.
بحران استانی: بحرانی است که برای مقابلـه بـا آن منـابع، امکانـات و زیرسـاختهـای اسـتان محـل وقـوع حادثـه پاسخگو بوده و نیازی به تامین امکانات از سایر استانها وجود ندارد.
بحران منطقهای: بحرانی است که برای مقابله با آن منابع، امکانات و زیرساختهـای اسـتان یـا اسـتان هـای محـل وقوع حادثه پاسخگو نبوده و نیاز به کمک استانهای معین میباشد.
بحران ملی: بحرانی است که برای مقابله با آن نیاز به بکارگیری امکانات و بسیج منابع در سطح ملی میباشد.
فرمانده مدیریت یکپارچه بحران: فرمانده ستادی حادثه است که در رأس ساختار فرماندهی حادثه قرار دارد و مسئولیت فرماندهی و ایجاد هماهنگی بین دست اندرکاران مختلف دستگاههای ذیربط و نظارت بر امور را در سـطح کلان حادثه بر عهده دارد.
ماده (2): بر اساس ماده (2) آئیننامه اجرایی قانون تشکیل سازمان، بحرانها در چهار سطح محلی، استانی، منطقـهای و ملی طبقه بندی میشوند که تشخیص این سطوح بشرح ذیل میباشد.
الف- تشخیص حادثه محلی بر اساس مقادیر شاخصهای پنج گانه مندرج در جدول شماره (1) انجام میشود.
جدول (1): شاخصهای تعیین حادثه محلی در شهرستان
حد آستانه |
عنوان شاخص |
ردیف |
یک ده هزارم جمعیت شهرستان |
تلفات جانی |
1 |
سه ده هزارم جمعیت شهرستان |
تعداد مجروحان نیازمند به بستری |
2 |
دو هزارم واحدهای مسکونی شهرستان |
تعداد واحدهای مسکونی تخریبی غیرقابل سکونت |
3 |
تا 20 درصد ظرفیت قبل از بحران |
اختلال در ارائه خدمات زیرساختها و شریانهای حیاتی |
4 |
2% جمعیت شهرستان |
جمعیت تحت تاثیر |
5 |
تبصره: چنانچه بر اساس اطلاعات دریافتی مقادیر دو شاخص از پنج شاخص فوق بیش از ارقام حد آسـتانه جـدول شماره (1) باشد سطح حادثه فراتر از محلی خواهد بود.
ب- تشخیص حادثه استانی بر اساس مقادیر شاخصهای پنج گانه مندرج در جدول شماره (2) انجام میشود.
جدول (2): شاخصهای تعیین حادثه استانی
حد آستانه |
عنوان شاخص |
ردیف |
یک ده هزارم جمعیت استان |
تلفات جانی |
1 |
سه ده هزارم جمعیت استان |
تعداد مجروحان نیازمند به بستری |
2 |
دو هزارم واحدهای مسکونی استان |
تعداد واحدهای مسکونی تخریبی غیرقابل سکونت |
3 |
تا 10 درصد ظرفیت استان قبل از بحران |
اختلال در ارائه خدمات زیرساختها و شریانهای حیاتی |
4 |
2% جمعیت استان |
جمعیت تحت تاثیر |
5 |
تبصره: چنانچه بر اساس اطلاعات دریافتی مقادیر سه شاخص از پنج شاخص فوق بیش از ارقام حد آسـتانه جـدول شماره (2) باشد سطح حادثه فراتر از استانی (منطقهای یا ملی) خواهد بود.
ماده( 3): با توجه به شرایط ویژه و اهمیت شهر تهران به عنوان پایتخـت جمهـوری اسـلامی ایـران و وجـود مراکـز حساس ملی در تهران در این دستورالعمل حوادث شهر تهران به دو سطح محلی و ملی تقسیمبندی شـده و تشـخیص حادثه محلی در شهر تهران بر اساس مقادیر شاخصهای مندرج در جدول شماره (3) انجام میشود.
جدول (3): شاخصهای تعیین حادثه محلی در شهر تهران
حد آستانه |
عنوان شاخص |
ردیف |
300 نفر |
تلفات جانی |
1 |
1000 نفر |
تعداد مجروحان نیازمند به بستری |
2 |
000/5 واحد |
تعداد واحدهای مسکونی تخریبی غیرقابل سکونت |
3 |
5 درصد |
اختلال در ارائه خدمات زیرساختها و شریانهای حیاتی |
4 |
000/150 نفر |
جمعیت تحت تاثیر |
5 |
تبصره: چنانچه بر اساس اطلاعات دریافتی مقادیر سه شاخص از پنج شاخص فوق بیش از ارقام حد آسـتانه جـدول شماره (3) باشد سطح حادثه ملی خواهد بود.
ماده (4): چنانچه مقدار یک شاخص (در حوادث محلی) و مقدار یک یا دو شاخص (در حوادث استانی) بـیش از ارقام مندرج در جداول فوق باشد یا زیرساختهای لازم از جمله مراکز درمانی برای ارائه خدمات به آسیبدیدگان در محل وقوع حادثه وجود نداشته باشد، ضمن استفاده از امکانات و توانمنـدیهـای خـارج از منطقـه حادثـه دیـده، سطح حادثه تغییر نمییابد.
تبصره: این دستورالعمل برای تعیین سطح حوادثی است که بطور مستقیم مراکز جمعیتی را مورد تهدیـد قـرار مـیدهند و برای حوادثی همچون خشکسالی، آتشسوزی جنگلها و مراتع، سرمازدگی محصولات کشاورزی، سـقوط هواپیما، حوادث ریلی و جادهای و ... که در خارج از مراکز جمعیتی رخ میدهند، موضوعیت ندارد.
ماده (5): تشخیص، اعلام و مدیریت بحـرانهـای محلـی و اسـتانی بـه ترتیـب بـر عهـده فرمانـدار (رئـیس شـورای هماهنگی مدیریت بحران شهرستان) و استاندار (رئیس شورای هماهنگی مدیریت بحـران اسـتان) بـوده و تشـخیص، اعلام و مدیریت بحران منطقهای و ملی بر عهده وزیر کشور (قائم مقام رئیس شورای عالی مدیریت بحـران کشـور) میباشد که میبایست بر اساس ارقام شاخصهای مندرج در جداول مربوطه در این دستورالعمل نسبت به تشخیص و اعلام سطح بحران اقدام نمایند.
تبصره: تشخیص، اعلام و مدیریت بحرانهای محلی در شهر تهران بر عهده شهردار تهران (رئیس شورای هماهنگی مدیریت بحران شهر تهران) میباشد که براساس ارقام شاخصهای منـدرج در جـدول شـماره (3) ایـن دسـتورالعمل نسبت به تشخیص و اعلام سطح بحران اقدام مینماید.
ماده (6): به محض وقوع بحران در هر یک از شهرستانها، فرماندار ضمن اطلاعرسانی موضوع به اسـتاندار بـا قیـد فوریت نسبت به تشکیل جلسه شورای هماهنگی مدیریت بحران شهرستان اقدام نموده و بر اساس مفـاد بنـد (الـف) ماده (2) این دستورالعمل نسبت به تعیین سطح حادثه اقدام نماید.
تبصره (1): در صورت محلی بودن حادثه، فرماندار ضمن اعلام سطح حادثه، مدیریت حادثـه را بـر عهـده خواهـد گرفت.
تبصره (2): در صورتی که بر اساس ارقام مندرج در جدول شماره (1) سطح حادثه فراتـر از محلـی باشـد، فرمانـدار میبایست مراتب را به صورت مکتوب به اسـتاندار گـزارش نمـوده و تـا زمـان تعیـین تکلیـف، فرمانـدهی مـدیریت یکپارچه بحران را بر عهده گیرد.
ماده (7): به محض وقوع بحران در شهر تهران، شهردار ضمن اطلاعرسانی موضوع به وزیر کشور یا رئیس سـازمان و استاندار تهران با قید فوریت نسبت به تشکیل جلسه شورای هماهنگی مدیریت بحران شهر تهران اقدام نمـوده و بـر اساس مفاد ماده (3) این دستورالعمل نسبت به تعیین سطح حادثه اقدام مینماید.
تبصره (1): در صورت محلی بودن حادثه، شهردار ضمن اعلام سطح حادثه، مـدیریت حادثـه را بـر عهـده خواهـد گرفت.
تبصره (2): در صورتی که بر اساس ارقام مندرج در جدول شماره (3) سطح حادثـه فراتـر از محلـی باشـد، شـهردار تهران میبایست مراتب را به صورت مکتوب به وزیر کشور یا رئیس سازمان گزارش نموده و تا زمان تعیـین تکلیـف فرماندهی مدیریت یکپارچه بحران را بر عهده گیرد.
ماده (8): استانداران موظفند به محض دریافت گزارش فرماندار تابعه مبنی بر فرامحلی بـودن سـطح حادثـه، ضـمن اعلام به وزیر کشور یا رئیس سازمان نسبت به تشکیل جلسه شورای هماهنگی مدیریت بحران استان اقدام نموده تا بر اساس مفاد بند (ب) ماده (2) این دستورالعمل نسبت به تعیین سطح حادثه اقدام نماید.
تبصره (1): در صورت استانی بودن حادثه، استاندار ضمن اعلام سطح حادثـه بـه وزیـر کشـور یـا رئـیس سـازمان، فرماندهی مدیریت یکپارچه بحران را بر عهده خواهد گرفت.
تبصره (2): در صورتی که بر اساس مقادیر مندرج در جدول شـماره (2) سـطح حادثـه فـرا اسـتانی باشـد، اسـتاندار میبایست مراتب را به صورت مکتوب به وزیر کشور یا رئـیس سـازمان گـزارش نمـوده و تـا زمـان تعیـین تکلیـف، فرماندهی مدیریت یکپارچه بحران را بر عهده گیرد.
ماده (9): وزیر کشور (قائم مقام رئیس شورای عالی مـدیریت بحـران کشـور) پـس از دریافـت گـزارش مبنـی بـر منطقهای یا ملی بودن سطح حادثه، با مشورت شورای هماهنگی مدیریت بحران کشور گزینههای حائز صـلاحیت را جهت فرماندهی سانحه به رئیس شورای عالی مدیریت بحران کشور (رئیس جمهور) معرفی تا در صورت صلاحدید نسبت به ابلاغ حکم یکی از آنان به عنوان فرمانده سانحه اقدام فرمایند.
ماده (10): در بحرانهای محلی و استانی به ترتیب فرمانـدار و اسـتاندار و در بحـرانهـای منطقـهای و ملـی رئـیس جمهور (رئیس شورای عالی مدیریت بحران کشور) یا وزیر کشور به عنوان قائم مقام ایشان میتوانند ضـمن صـدور حکم، فردی را به عنوان جانشین انتخاب تا نسـبت بـه مـدیریت واحـد و یکپارچـه بحـران در چـارچوب مقـررات و ضوابط حاکم اقدام نماید.
تبصره (1): در بحرانهای محلی شهر تهران، شهردار تهران میتواند ضمن صدور حکم، فردی را به عنـوان جانشـین انتخاب تا نسبت به مدیریت واحد و یکپارچه بحران در چارچوب مقررات و ضوابط حاکم اقدام نماید.
تبصره (2): تعیین جانشین و صدور حکم فرماندهی مدیریت یکپارچه بحران توسط رئیس جمهور (یا وزیـر کشـور به عنوان قائم مقام ایشان)، استانداران، فرمانداران و شـهردار تهـران بـه هـیچ عنـوان بـه منزلـه رفـع مسـئولیت و عـدم پاسخگویی آن مقام نمیباشد.
ماده (11): این دستورالعمل هر 2 سال یکبار ضمن طرح در کمیته تدوین آئیننامههـا و دسـتورالعمل هـای سـازمان مدیریت بحران کشور مورد بازنگری و تصحیح (در صورت ضرورت) قرار خواهد گرفت.
ماده (12): این دستورالعمل در (12) ماده، (2) بند و (13) تبصره در تاریخ 03/11/95 به تصویب شورای هماهنگی مدیریت بحران کشور رسید.
با تایید این پیام، با سیاست حفظ حریم خصوصی و استفاده از کوکی های ما موافقت می کنید.
0 نظر